لاریجانی و هفت اسفند 94
دربارهی اینکه کدام جریان سیاسی پیروز انتخابات شده است، مطالب بسیاری نگاشته شده و هرکدام از تحلیلگران دلیل خود را بر پیروز دانستن یک جریان بیان داشتهاند، حتی دربارهی اینکه روحانی پیروز و یا بازندهی انتخابات بوده نیز، مطالبی نگاشته شده، اما تاکنون کسی بهدقت وضعیت لاریجانی را موردبررسی قرار نداده است.
لاریجانی در زمان ریاست مجلس در دورهی دولت گذشته، مجلس را بهگونهای مدیریت میکرد که هیچ عملی از دولت قبل از زیر تیغ نقد مجلسیها دور نماند، مجلس نشینان با تیغ استیضاح در انتصابات وزارتخانهها دخالت میکردند و اجازهی عمل در حوزهی اختیارات به دولت نمیدادند، با تغییر دولت، انتظار میرفت مجلس رویهی سختگیرانهی خود را در قبال دولت جدید که بهظاهر دارای اختلاف دیدگاه با آنها بود، اگر تشدید نکند، ادامه دهد، اما هیئترئیسه و در رأس آن لاریجانی رویه را به سمت دیگری بردند، نهتنها اجازهی استیضاح نمیدادند، حتی سؤالهای نمایندگان را نیز اعلام وصول نمیکردند تا دولتیها با فراغ بال هر آنچه میخواهند انجام دهند.
با مشخص شدن نتایج هفت اسفند باید پرسید پیام این انتخابات برای لاریجانی و جریانش چه بوده است، یاران لاریجانی در شهرستانها با مشکل رأی آوردن روبهرو شدند، جهانگیر زاده در ارومیه و حقیقت پور در اردبیل از ورود به مجلس بازماندند، فرهنگی در تبریز و بروجردی در بروجرد باید در دور دوم به رقابت بپردازند و امثال جلالی و نعمتی نیز در ائتلاف با اصلاحطلبان به مجلس رسیدهاند و کار را برای بازی در مجلس سخت خواهد کرد. دیگرانی نیز که در مجلس قبل کنار لاریجانی بودند یقیناً در مجلس آتی بیشتر سعی میکنند با دولتیها همراهی کنند تا در کنار رئیس خود باقی بمانند.
خود لاریجانی نیز دچار ریزش رأی در بین مردم و حتی در بین نخبگان شد. لاریجانی برخلاف دو دورهی گذشته نتوانست در شهر قم رأی اول را کسب کند و امیرآبادی یکی از گزینههای جبهه پایداری به مقام اول با اختلاف معنادار با لاریجانی رسید و از سوی دیگر ذوالنور یکی دیگر از گزینههای پایداری توانست به مجلس راه یابد تا به لاریجانی نشان داده شود، در استان قم نیز تنها مانده است. حجتالاسلام آشتیانی نیز حاضر نشد در کنار لاریجانی در یک لیست بماند تا نشان داده شود تا چه حد لاریجانی دچار تنزل جایگاه در بین مردم و خواص شهر قم، به دلیل عملکردش در مجلس شده است.
در مجلس اصلاحطلبان حول عارف جمع خواهند شد، عارف رهبری جریان اصلاحطلب را در مجلس بر عهده خواهد داشت، لاریجانی در جمع آنها غریبه خواهد بود، این فراکسیون دیگر فراکسیون رهروان ولایت نخواهد بود که لاریجانی تصمیم گیر آن باشد و بین اعضایش رقابت برای نزدیکی به لاریجانی باشد. عارف نیز حداد یا باهنر نیست، حداد و باهنر شخصیتهایی متین، آرام و اهل تعامل بودند که تلاش میکردند مانع از تنش آلود فضا شوند، اما عارف در مناظرات ریاست جمهوری نشان داد شخصیتی غیرقابل تعامل است و از سوی دیگر نهتنها توان آرام کردن تنشها را ندارد، خود نیز تنشآفرین خواهد بود و آرامش مجلس را بر هم خواهد زد و از سوی دیگر سخنرانیهای اخیر وی نیز این نکته را نشان میدهد.
روحانی در سفر یزد عارف را به همراه خود برد، حرکتی که این نکته را به ذهن متبادر میکند، روحانی، تصمیم گرفته از عارف برای ریاست مجلس حمایت کند، بسیاری از اطرافیان دولت این اتفاق را یک پیام دانستند، تنها پیامی که میتوان از این حرکت درک کرد، تلاش دولتیها برای رساندن عارف به ریاست مجلس است.
لاریجانی در یکدو راهی بزرگ بین اصلاحطلبان و اصولگرایان اسیرشده است، از یکسو اگر با اندک یاران باقیمانده به سمت اصلاحطلبان غش کند، خط بطلانی برگذشتهی خود و تائید همهی آن نکاتی است که پایداری چی های مجلس نهم گفته بودند و با تکذیب لاریجانی روبهرو شده بود و از سوی دیگر حتی اگر به ریاست برسد، رئیس نمایشی مجلس خواهد بود و عارف مدیریت مجلس و هیئترئیسه را بر عهده خواهد گرفت و عملاً لاریجانی رئیس بیاختیار مجلس خواهد بود. اصولگرایان این بار در یک تفاوت اساسی با مجلس نهم فراکسیونی منتقدتر نسبت به دولت در مجلس خواهند داشت، اگر لاریجانی تصمیم بگیرد به سمت اصولگرایان حرکت کند و به ریاست مجلس برسد، مجبور خواهد بود بسیاری از رویههای مجلس نهم را اصلاح کند و در این فراکسیون نیز لاریجانی حرف نهایی را نخواهد زد و تنها در قدرت خواهند ماند و عملاً مجلسی را مدیریت خواهد کرد که به سمت نقدهای تند به دولت خواهد رفت، یعنی تجربهی مجلس نهم و دولت دهم، این بار در مجلس دهم و در برابر دولت یازدهم تکرار خواهد شد.
لاریجانی قطعاً بازندهی بزرگ انتخابات هفتم اسفند بوده است،
فکر می کنم تحلیل هایت دچار نوعی دوری از واقعیته
شاید به خاطر عدم فعالیتت باشه
به هرحال کماکان آب می چیکه از نوشته ات
امیدوارم مثل گذشته حر فهای جدی تری بشنوم ازت