منشی

منشی در لغت به معنای ایجادکننده، بوجودآورنده و ابداع کننده‌است

منشی

منشی در لغت به معنای ایجادکننده، بوجودآورنده و ابداع کننده‌است

من خودم هستم بدون روتوش
من هیچی نیستم نقطه ای هستم
که می توانم جلوی یک،یک قرار گیرم و
عددی بزرگ گردم و می توانم همان هیچ بمانم
هیچگاه:
هیچ را در هیچ ضرب کرده ای؟
هیچ گاه هیچ را با هیچ جمع کرده ای؟
جوابش چه شد؟
من همان هیچم
هیچ

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

۳۰مرداد

حافظ

 

پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد

وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد

از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر

ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد

دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم

چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد

از رهگذر خاک سر کوی شما بود

هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد

مژگان تو تا تیغ جهان گیر برآورد

بس کشته دل زنده که بر یک دگر افتاد

بس تجربه کردیم در این دیر مکافات

با دردکشان هر که درافتاد برافتاد

گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد

با طینت اصلی چه کند بدگهر افتاد

حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود

بس طرفه حریفیست کش اکنون به سر افتاد

 

علیرضا یاری
۲۵مرداد

ای نام تو بهترین سرآغاز                             بی نام تو نامه کی کنم باز

شروعی مجدد با وبلاگی جدید،من وبلاگ دیگری دارم و این وبلاگ برای آن است که فارغ از فضای دوستانم بنویسم و مطمئن باشم کسی مرا نخواهد یافت.دنبال خواننده نیستم.آمده ام تا اندکی خودم را سبک کنم و اینجا راحت هر آنچه به ذهنم می آید بر قلم بیاورم بی آنکه ملاحظه ای باشد.می خواهم خود حقیقی و نه خود واقعی ام را عرضه کنم چرا که خود واقعی را در جاهای دیگر عرضه می کنم.نمی خواهم متفاوت باشم و اصلاً سعی ندارم کاری متفاوت کنم،فقط می خواهم خودحقیقی ام باشم سخت است تجزیه ی خود حقیقی از خود واقعی اما می خواهم خودم باشم.

یا علی

علیرضا یاری