منشی

منشی در لغت به معنای ایجادکننده، بوجودآورنده و ابداع کننده‌است

منشی

منشی در لغت به معنای ایجادکننده، بوجودآورنده و ابداع کننده‌است

من خودم هستم بدون روتوش
من هیچی نیستم نقطه ای هستم
که می توانم جلوی یک،یک قرار گیرم و
عددی بزرگ گردم و می توانم همان هیچ بمانم
هیچگاه:
هیچ را در هیچ ضرب کرده ای؟
هیچ گاه هیچ را با هیچ جمع کرده ای؟
جوابش چه شد؟
من همان هیچم
هیچ

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۳۱تیر

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است

من مانده‌ام این‌جا که حلال است، حرام است؟

با این که به فتوای دل اشکال ندارد

گریار پسندید ترا کار تمام است

در مذهب ما باده حلال است، ولی حیف

در مذهب اسلام همین باده حرام است

شد قافیه تکرار ولی مسئله‌ی نیست

چون شاعر این بیت طرفدار نظام است

این ماه شب چاردهم در شب مهتاب

یا این که نه، همسایه ما در لب بام است

در مجلس اگر جای خودت را نشناسی

این جا است که مفهوم قعود تو قیام است

پرسید طبیبم که پس از رفتن یارت

وضع تو اعم از بد و از خوب کدام است

از این که چه آمد به سرم هیچ نگفتم

گفتم دل من سوخت، نفهمید کجام است

علیرضا یاری