نرمش قهرمانانه یا کرنش جانانه؛ مسئله این است.
بعد از روی کارآمدن دولت جدید(این نکته نباید فراموش گردد،که در سال 88 عده ای نتوانستند آراء مردم را بپذیرند اما در سال 92 آنان که رای نیاوردند به رای مردم تمکین کردند)،رهبر معظم انقلاب اسلامی،امام خامنه ای،از تاکتیک جدیدی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نام بردند.نامی را که حضرت آقا بر این تاکتیک جدید گذاشتند،نرمش قهرمانانه بود.نباید فراموش کرد که نرمش قهرمانانه یک تاکتیک در سیاست خارجی است و استراتژی همان است که از اول انقلاب پی گرفته شده است.
بعد از نامی که حصرت آقا بر این تاکتیک جدید گذاشتند،آنهایی که با نوشته های پیشین ایشان آشنایی داشتند این نکته را متذکر شدند؛این همان نامی است که حضرت آقا برای ترجمه ی کتاب صلح امام حسن انتخاب کرده اند.نتیجه آنکه اگر بخواهیم تاکتیک جدید نظام جمهوری اسلامی را در سیاست خارجی بررسی کنیم،اول باید صلح امام حسن را مورد بررسی قرار دهیم.
مفاد صلح امام حسن تا آنجا که در خاطره نگارنده هست،این بود که اولاً حکومت به دستان معاویه می افتاد،یقیناً در حالت عادی مقبول نبود،اما با توجه به شرایط پیش آمده گریزی هم از آن نبود.ثانیاً خلافت پس از معاویه،یا به امام حسن و یا امام حسین می رسید.ثالثاً نیازی به بیعت ایشان با معاویه نبود.رابعاً شیعیان ایشان،هم از تعرض معاویه می باید در امان می ماندند.
مهمترین دستاوردی که این صلح داشت،روشدن چهره ی معاویه برای مردم بود،چرا که معاویه با حرکتهای فریبکارانه چهره ای ظاهر الصلاح برای خود در بین مردم ساخته بود و نیاز می نمود که چهره ی واقعی وی به مردم شناخته شود تا راه حق مشخص گردد.معاویه پس از صلح سخنرانی ای در مسجد کوفه انجام داد و در آن اعلام کرد که برای حکومت با آنها می جنگیده و قصد دیگری نداشته است،این سخنرانی به خوبی چهره ی معاویه را به آنان که گول ظاهر سازی های او را خورده بودند نشان داد.
دومین دستاوردی که این صلح داشت،نجات بنی هاشم و شیعیان از قرار گرفتن در معرض نابودی و کشتار بود،و خطر را برای مدتی از این جریان دور نمود.
سومین دستاورد صلح این بود که اولاً معاویه،ظاهراً پذیرفت که پس از وی حق در اختیار امام حسن و یا امام حسین،برای خلافت قرار گیرد و با توجه به سخنرانی ای که در مسجد کوفه انجام داد،نشان داد در واقع حق با امام حسن بوده است.
چهارمین و آخرین دستاورد این صلح آن بود که امام حسن و امام حسین،نیاز نبود که با معاویه بیعت نمایند و این بدان معنا بود که ایشان حکومت معاویه را تایید نمی کنند و این خود یک دستاورد عظیم در آن دوران بود.
امروز با اعلام تاکتیک نرمش قهرمانانه،نکاتی که به ذهن متبادر می شود این است که با توجه به فشارهای سیاسی_اقتصادی که از طرف غرب به سردمداری آمریکا به کشور وارد می گردد،حضرت آقا با اعلام این تاکتیک،در گام اول سعی دارند خطرات ممکن برای کشور را به حداقل برسانند و این جنگ اقتصادی که علیه جمهوری اسلامی ایران به راه افتاده است را کم اثر کنند.
آمریکا با رسانه هایی که در اختیار داشته از خود یک چهره ی خیر خواه سعی کرده در جهان و در درون ایران بسازد و همچنین سعی کرده نشان دهد که جمهوری اسلامی ایران است که خواهان پایان یافتن مناقشه ی هسته ای نیست و از فعالیتهای هسته مقصود دیگری دارد،با توجه به تاکتیک نرمش قهرمانانه و صلح امام حسن،دومین گام این تاکتیک جدید برملا شدن دروغهای آمریکا و اثبات حقانیت جمهوری اسلامی ایران است،و آنکه به ایرانیان نشان داده شود در زیر این دستکش مخملی،دست چدنی پنهان است.
گام سوم این تاکتیک آن است همانگونه که معاویه مجبور شد اقرار به حقانیت امام حسن نماید،غربیها نیز مجبور شوند حقانیت ایران را در صلح آمیز بودن برنامه ی هسته ای و همچنین حق ایران برای غنی سازی در کشور را،اقرار نمایند.
در گام چهارم همانگونه که امام حسن،معاویه را با بیعت نکردن به رسمیت نشناخت،ما نیز با قبول نکردن کدخدا برای دنیا،آقایی و سروری خودمان را حفظ کنیم.
در انتها باید گفت نرمش قهرمانانه با کرنش جانانه متفاوت است،استراتژی کرنش جانانه بر امتیاز دهی یک طرفه و اعتماد سازی برای غرب استوار است.این همان استراتژی است که طی سالهای 4_1382 پیگیری شد و نتیجه ی آن،در اوج همکاری با غرب و تعلیق غنی سازی،گرفتن لقب محور شرارت،از محور شرارت بود،همچنین تهدیدات امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران در آن دوره افزایش پیدا کرد،که با ایستادگی رییس جمهور بعدی و به چالش کشیدن غرب،سایه تهدیدات از سر این کشور رخت بر بست.
امروز که بحث مذاکرات هسته ای است باید دقت داشت که کرنش جانانه را با نرمش مقترانه و قهرمانانه اشتباه نگیریم.