من شارلی نیستم، من ضاحیه ام، من هزاره ام
با آغاز جریان شارلی ابدو، این جراین نیز به موازات ان شروع شد که یا شارلی هستید و یا آن که با تروریست ها در یک سمت قرار دارید. الان مجدد این موج به پا خواهد شد که یا این اتفاقات پاریس را محکوم کنید و یا آن که در کنار تروریست ها قرار بگیرید. عده ای هموطن جغرافیایی و نه هم وطن قلبی و فکری هم به میدان خواهند آمد و دست به محکوم کردن این اتفاق خواهند زد اما:
1.داعش هر روز در خاورمیانه در حال آدم کشی و ترور با سلاح های ساخت فرانسه است و کسی به این درد مردم منطقه از این منظر نگاه نمی کند، فرانسه هر روز حجم بیشتری سلاح به حاشیه نشین ها می فروشد تا در مرکز خاورمیانه دست به ترور و آدم کشی بزنند، اما هموطنان جغرافیایی الان ترور در پاریس را محکوم می کنند بی آنکه بگویند منشا این سلاح ها خود فرانسه است و قرار بود این سلاح شیعیان عراقی و سوری را بکشد، حال چند تیر از ان همه، سهم خودشان شده است، چه را و که را محکوم می کنید؟
2.همین چند روز پیش اتفاق مشابهی در لبنان رخ داد، همان عاملان شارلی ابدو مرتکبان این جنایت بودند، اما کسانی که تا دیروز شارلی بودند و از فردا محکوم کننده ی ترور درپاریس، اصلا ان را ندیدند
3. سرِِ هفت تن از قوم هزاره در افغانستان به جرم شیعه بودن بریده شد، اما هیچ کس این اتفاق شنیع را ندید
با افتخار اعلام می کنم، من شارلی هتاک نیستم، هیچ گاه کشته شدگان پاریس برایم مهمتر از کشته شدگان ضاحیه و هزاره نیستند و معتقدم هر کس باد بکارد طوفان درو می کند.
فرانسه و حاشیه نشین ها در سوریه باد کاشته اند، انگار فصل درو نزدیک شده است، شاید وقت ان است طعم خون ریزی را در درون مرزهای خود بچشند، ناو فرانسه به مرزهای سوریه نزدیک شده است نکند بهانه ای ساخته اند برای حمله به سوریه؟ هر چه هست خودشان کرده اند چه داعش چه ....