بسیجی واقعی همت بود و باکری! نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
در ایام فتنه 88، شعارهای بالا قسمتی از شعارهایی بود که با حمایت یک عده خاص مطرح می شود و بسیار در رسانه های ضد انقلاب بازتاب داشت. این شعارها در درون وبیرون ایران سعی داشت که نشان دهد در درون، جریان بسیجی، از نظر عده ای تمام شده و در بیرون سیاست خارجی انقلابی هم تغییر مسیر داده و دیگر امنیت ملت های منطقه را امنیت خود نمی دانیم.
از آن روز 6 سال گذشته است، امروز نام قاسم سلیمانی را همان ها که می گفتند بسیجی واقعی همت بود و باکری، با افتخار به زبان می آورند و از دلاور مردیهایش در سرزمین شام، سرزمینی که روزی به آن نه می گفتند، برخود می بالند و تیتر می زنند که قلب اروپا نا امن است، اما ایران در قلب نا امنی، امن است.
سنگ محک فتنه و فتنه شام نشان داد، شعارهایی که مطرح شد نه از دل مردم و نه از دل واقعیت بود. امروز که فرانسه به این گرفتاری دچار شده است، همان ها نام از دلاوری یاران سلیمانی می برند، اما هنوز حاضر نیستند اعتراف کنند که سلیمانی یک بسیجی است، همدانی که در سوریه به درجه شهادت هم نایل شد یک بسیجی بود، که در ایام فتنه نگذاشت ایران، سوریه شود و چه خوب نشریه ای وابسته، تیتر زد همدانی کشته شد تا نشان دهد این جریان هنوز هم نتوانسته مردم را درک کند.
بسیجی واقعی، بسیجی ای است که در موقع لزوم هم بر فتنه 88 سکوت نمی کند و هم در فتنه ی شام به عنوان عنصری جان بر کف عمل می کند. سوریه عیار همان بسیجی هایی را نشان داد که در خیابان های تهران در برابر فتنه آمریکایی 88 سکوت نکردند و الان هم در برابر فتنه آمریکایی در شامات سکوت نکرده اند.
شعارهای انحرافی الان خریدار ندارد، چرا که مردم درک کرده اند، اگر امنیت منطقه را امنیت خود ندانیم، باید مثل پاریس شاهد وقایعی شبیه به آن باشیم. امروز سوریه نشان داد بسیجی های واقعی همچنان هستند و نشان داد دست آنان که در 88 شعارهای انحرافی می دادند، با دست چه کسانی در یک کاسه بود.