منشی

منشی در لغت به معنای ایجادکننده، بوجودآورنده و ابداع کننده‌است

منشی

منشی در لغت به معنای ایجادکننده، بوجودآورنده و ابداع کننده‌است

من خودم هستم بدون روتوش
من هیچی نیستم نقطه ای هستم
که می توانم جلوی یک،یک قرار گیرم و
عددی بزرگ گردم و می توانم همان هیچ بمانم
هیچگاه:
هیچ را در هیچ ضرب کرده ای؟
هیچ گاه هیچ را با هیچ جمع کرده ای؟
جوابش چه شد؟
من همان هیچم
هیچ

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱۸فروردين

از بیانیه سعدآباد تا بیانیه لوزان، بررسی نقش مجلس ها در اثر بخشی به توافقات

بعد از انتخابات 24 خرداد و روی کار آمدن دولت مدعی شد، خواستار رابطه جدید با جهان و گشودن دریچه ی جدیدی به روی جهان می باشد و خواهد توانست با این گشایش معضلات و علی الخصوص پرونده ی هسته ای را با غرب حل نماید.اما از فردای رای آوری یکی از نکاتی را بسیار بر آن تاکید داشتند، ترس از عدم همراهی مجلس در این راه و ابتر ماندن تلاش آن ها بود.

یکی از بزرگترین دستاویزهای امروز دولت نشینان برای ناتوانی در حل بسیاری از معضلات، عدم همراهی مجلس و کارشکنی آن ها در راستای اجرایی کردن برنامه ها بوده است. این سخنان در جایی زده می شود که وزیر خارجه به صراحت اعلام کرده مجلس را در ریز مذاکرات قرار نخواهد داد و تا به امروز هم به گونه ای پیش رفته که مجلس کمترین اثر را در مذاکرات داشته و نقش چندانی در عمل به آن ها داده نشده است.

تنها نقشی که طی روزهای پس از انتخابات به مجلس از طرف دولتی ها و رسانه های حامی داده شده است، این است که در مذاکرات نقش پلیس بد را بازی می کنند، بر دولت فشار می آورند و دولت در این راستا در دادن امتیاز به طرف غربی محدود است و همایش های پی در پی دلواپسانه ی آن ها در آستانه ی هر دور مذاکرات، ابزار فشاریست بر تیم مذاکره کننده، که در دادن امتیاز احتیاط کنند. نکته ای که در این امر مغفول مانده، این است که این فشارها اثر خود را نه بر تیم مذاکره کننده، که بر سر میز مذاکره خود را نشان می دهد و به طرف غربی نشان می دهد، مانند آن ها که با یک کنگره ی مخالف طرفند و می باید توان پاسخگویی برای هر توافقی را داشته باشند، اینان نیز در درون ایران با یک مجلس مخالف طرف هستند، که علی رغم همه ی فشارهای غرب حاضر به عقب نشینی از منافع ملی و باج دهی به آن ها نیست.

تیم مذاکره کننده، همان رویکردی را دارد کی طی دوران اصلاحات منجر به تعلیق تمامی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران شد و اجازه داده نشد، حتی یک سانتریفیوژ فعال نیز در ایران باقی بماند، نفرات اصلی مذاکره کننده هم، همان ها  می باشند. در آن دوران مجلسی در ایران حاکم بود، که هم نوا با غربی ها خواهان چنین اتفاقی بود و در نامه ای خطاب به رهبری خواهان نوشیدن جام زهر هسته ای و توقف فعالیت های هسته ای شد. در این حالت تیم بر آمده از دولت با توجه به رویکرد یکسان و نبود هیچ گونه فشاری، زیر برگه ای را امضا کرد، که در ادبیات سیاسی به بیانیه سعد آباد شهرت یافته است. حال همان تیم مذاکره کننده علی رغم آنکه بسیاری از دستاوردهای دولت قبلی را برای بازی در اختیار داشته، توانسته با استفاده از فشار الهام بخش مجلس نهم کاری را انجام دهد و در چارچوب فکری و ذهنی خود، چیزی را به دست آورد، که در صورت وجود مجلسی مانند مجلس ششم به چیزی بسیار کمتر از این دست می یافت، چرا که فشارها در جهت دیگری بود.

بیانیه لوزان فارغ از آنکه دستاورد تیم هسته ای و نتیجه ی تلاش آن ها در حد بضاعتشان می باشد، اما اگر فشارهای مجلس و جو روانی ایجاد شده توسط آن ها و فضای حاکم این تحرکات نبود، شاید چیزی شبیه بیانیه سعدآباد را می باید انتظار می کشیدیم، با کمی امیتازات بیشتر.

علیرضا یاری
۱۵فروردين

آنچه در لوزان گذشت خوب بود یا بد؟

بیش از 24 ساعت از اعلام بیانیه گذشته است، تقریباً طی 24 ساعت گذشته بسیاری دست به اعلام موضع زده و هر یک از دیدی خاص به بررسی این بیانیه پرداخته اند. فارغ از آنکه هر کدام از تحلیلگران چه می گویند و مبنای تحلیلشان بر چه استوار است، نکته ای که در این امر مغفول مانده، این است که ما با همه ی آنچه از رو بنا می بینیم، از دل مذاکرات و جزییات توافق شده بر آن هیچ نمی دانیم.

با توجه به نادانسته های ما، و با پایین نشستن تب حمایت از بیانیه و یا رد آن، موسم بررسی کارشناسی آن فرا می رسد. پس از توافق ژنو حامیان توافق تا سر حد ممکن از رویارویی با منتقدین آن در یک جلسه ی مناظره اجتناب می کردند و سعی می کردند با در اختیار گرفتن آنتن تلویزیون و به مدد رسانه های مکتوب و تیترهای آن چنانی نقاط ضعف توافق ژنو را بپوشانند و به هر نحوی، از بی سواد خواندن تا ترسو نامیدن، منتقدین را ساکت نمایند.

امروز قریب به هیجده ماه از مذاکرات پس از توافق ژنو می گذرد، هدف از توافق و ادامه ی آن اثر بخشی بر سطح زندگی مردم بود، نکته ای که تا امروز اثر ملموسی بر زندگی آن ها نداشته و دولت نتوانسته این اثر را قابل لمس در اختیار مردم قرار دهد. یقیناً پس از این بیانیه و شعارهایی که مبنی بر حذف تحریم ها پس از امضای توافق مبتنی بر آن تا یازده تیرماه داده می شود، اثرات این توافقات باید روشن گردد.

اگر فرض را بر لغو تمامی تحریم ها و برچیده شدن سیاست های مانع در راه رشد و ترقی کشور بدانیم، می باید شش ماه دیگر ما شاهد یک تحول بزرگ در اقتصاد کشور و خروج از رکود به معنای واقعی آن باشیم و نیز اگر دولت اعتقاد دارد توانسته، توافقی انجام دهد که از یک طرف حقوق حقه ی مردم، در امر هسته ای حفظ گردد و از طرف دیگر، تحریم های ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران را بردارد، یقیناً توان دفاع از آن را خواهد داشت و این بار با حمله به منتقدین سعی در ساکت کردن آنها نخواهد نمود.

بر عکس همه ی تحلیل گران وطنی و عده ای از مردم حاضر در فرودگاه، مردم ایران، نه خواهان وصف شعارها در عالی بودن بیانیه، یا هر چه نامیده می شود، و نه خواهان رد یکسره آن هستند، ملت دو انتظار اساسی دارند که طی ماه های آتی خود را به خوبی نشان خواهد داد، اول آنکه نتیجه ی ملموس این بیانیه و نرمش را در سطح زندگی و معیشت خود به وضوح درک نمایند و دومین نکته ای را که در آن مداقه خواهند نمود، این است که آیا دیپلماسی توانسته برای آن ها دانش هسته ای و حق استفاده از آن را به ارمغان بیاورد و یا آنکه همچنان این حق مسلم مردم، توسط قدرتهای استکباری رد می گردد. 

علیرضا یاری
۰۹فروردين

شکست جنگ نیابتی، عامل ورود نیروهای عربستان به جنگ با یمن

امروز بر کسی پوشیده نیست، که جریان مرتجع در منطقه به رهبری عربستان، احساس می کند در جنگ نیابتی بر علیه ایران شکست خورده است و سعی دارد به هر نحوی این روند را متوقف کند. ائتلاف مرتجعین علی رغم همه ی اختلافات در یک نکته با هم شریک هستند و آن این است که نباید قدرت جمهوری اسلامی ایران و حامیانش در منطقه گسترده شود و می باید جلوی این بر هم خوردن نظم قدرت سابق گرفته شود.

اعضای ائتلاف مرتجعین عبارتند از عربستان سعودی، ترکیه، قطر، امارات متحده عربی، اردن هاشمی، مغرب، بحرین و کویت. با بررسی نام کشورها و بررسی وضعیت آن ها می توان به خوبی یک نکته را درک کرد، این کشورها، اساساً با رای مردم مشکل دارند و نمی توانند ان را بپذیرند و هر جریان دموکراسی خواه را سرکوب می کنند. این کشورها به صورت آشکار و نهان با رژیم اشغالگر قدس، رابطه ی حسنه دارند و در فتنه ی سوریه و عراق نقش آفرینی می کنند.

این جریان در سوریه و عراق، در برابر نیروهای مترقی منطقه شکست خورد و چون خود را در یک طرف دعوا و جریان منادی وحدت و ضدیت با رژیم اشغالگر قدس را در طرف دیگر دعوا میدید، احساس شکست در جنگ نیابتی به آن ها دست داد. جنگی که یک طرف آن تکفیری ها به نیابت از اینان می جنگیدند و هر روز، زن و بچه های بی گناه این مناطق را می کشتند و یا به اسارت می بردند، که اوج خبری شدن رسانه ای این جنایات در کوبانی بود، و ذات وحشی ترکیه را در زمان بستن مرز بر نیروهای حاضر در کوبانی نشان داد.

علی رغم سرمایه گذاری بسیار بالای شیوخ مرتجع عرب بر جریان تروریستی، این جریان نتوانست در برابر نیروهای مردمی در عراق و سوریه پیروزی بزرگی به دست آورد و مردم علیه ظلم و بی عدالتی در یمن به پا خاستند و توانستند بر مناطق مختلف کشور تسلط یابند. در این حالت عربستان سعودی و یارانش، که دچار اشتباه محاسباتی شده و این اتفاق را قسمتی از جنگ نیابتی علیه خود می دیدند، حال آنکه پیام جمهوری اسلامی ایران، وحدت و ضدیت با رژیم منحوس صهیونیستی است، پیامی که ملت ها آن را می پذیرند و در برابر دولت های خود دست به قیام می زنند، تا به اهداف متعالی دست یابند. اما جریان مرتجع با حس خطر در کنار خود سعی می کند به سرکوب این جریانات بپردازد و هم اکنون هم، چون سعودی ها متوجه شده اند دیگر حنای جریانات تکفیری در بین مردم رنگ ندارد و توان بازی در زمین جنگ نیابتی را ندارند و انصارا...  نشان داده به راحتی توان شکستن آن ها را دارد، عربستان خود پا به عرصه ی جنگ نهاد.

عربستان و یارانش وارد باتلاقی شده اند، که بر عکس سوریه و عراق مجبورند خود به صورت مستقیم در آن بجنگند و از طرفی دارای مرز گسترده با عربستان هستند و از طرفی هم طایفه ای های آن ها در عربستان جمعیت گسترده ای می باشند.

نکته ای را که باید من باب اختلاف شیعیان یمن با دیگر شیعیان مورد دقت قرار داد، اختلاف فقهی آن ها با دیگر شیعیان در انتخاب امام است. زیدی ها در هر دوره کسی را امام می دانند که سلاح برداشته و برای اجرای عدالت قیام کند و شخص مشخصی برای این اتفاق مشخص نشده است و از طرفی همراه داشتن سلاح در این فقه واجب می باشد و دلیل همراهی همیشگی خنجر با آن ها به این دلیل است.

حالا عربستان قصد حمله به کشوری را دارد که فقهش آرزوی چنین شانسی را دارد و این چنان ضربه ای به عربستان وارد خواهد کرد که در پی یافتن مفری برای فرار از این باتلاق باشد. البته نمی توان رضایت غربی ها را از این عملیات نادیده گرفت چرا که ان ها از تراکم سلاح های گذشته در دسته شیوخ عرب کمی نگرانی داشتند، اما با این جنگ سلاح های آن ها در این راه خرج می گردد و مجدد مجبور می شوند در پی خرید سلاح باشند.

 

علیرضا یاری